معنی فارسی immedial

B1

فوری به معنای چیزی است که بلافاصله یا در بدو حدوث رخ می‌دهد.

Immediate or pertaining to the present; instant.

example
معنی(example):

تاثیرات فوری طوفان به سرعت احساس شد.

مثال:

The immedial effects of the storm were felt instantly.

معنی(example):

پاسخ فوری او این بود که برای کمک تماس بگیرد.

مثال:

His immedial response was to call for help.

معنی فارسی کلمه immedial

: معنی immedial به فارسی

فوری به معنای چیزی است که بلافاصله یا در بدو حدوث رخ می‌دهد.