معنی فارسی immensest

B2

بزرگ‌ترین، برای توصیف چیزی که در مقیاس، اندازه یا اهمیت بی‌نظیر است.

The largest or greatest in size or degree.

example
معنی(example):

آن بزرگ‌ترین دستاورد کار او بود.

مثال:

That was the immensest achievement of his career.

معنی(example):

آنها بزرگ‌ترین پل در جهان را ساختند.

مثال:

They built the immensest bridge in the world.

معنی فارسی کلمه immensest

: معنی immensest به فارسی

بزرگ‌ترین، برای توصیف چیزی که در مقیاس، اندازه یا اهمیت بی‌نظیر است.