معنی فارسی immersionist
C1طرفدار غوطهوری، فردی که به روش غوطهوری در یادگیری زبان یا فرهنگ اعتقاد دارد.
A person who advocates for or practices immersion as a means of learning.
- NOUN
example
معنی(example):
یک طرفدار غوطهوری به یادگیری از طریق تماس کامل با فرهنگ ایمان دارد.
مثال:
An immersionist believes in learning through full cultural exposure.
معنی(example):
به عنوان یک طرفدار غوطهوری، او به اسپانیا رفت تا مهارتهای اسپانیایی خود را تقویت کند.
مثال:
As an immersionist, she moved to Spain to enhance her Spanish skills.
معنی فارسی کلمه immersionist
:
طرفدار غوطهوری، فردی که به روش غوطهوری در یادگیری زبان یا فرهنگ اعتقاد دارد.