معنی فارسی immersions

B2

غوطه‌ری‌ها، حالاتی از غوطه‌وری در یک محیط یا فعالیت خاص.

Instances of being immersed in a learning environment or experience.

example
معنی(example):

در این برنامه، غوطه‌ری‌های مختلفی در دسترس هستند.

مثال:

There are many different immersions available in the program.

معنی(example):

غوطه‌ری‌های ارائه‌شده در این دوره بازسازی به رشد شخصی کمک می‌کند.

مثال:

The immersions offered in the retreat enhance personal growth.

معنی فارسی کلمه immersions

: معنی immersions به فارسی

غوطه‌ری‌ها، حالاتی از غوطه‌وری در یک محیط یا فعالیت خاص.