معنی فارسی immigrant/immigrant
B1مهاجر به کسی گفته میشود که به کشوری دیگر برای زندگی یا کار مهاجرت میکند و ممکن است به دلایل اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی این کار را انجام دهد.
A person who comes to live permanently in a foreign country.
- NOUN
example
معنی(example):
مهاجر به کشور آمد تا زندگی بهتری پیدا کند.
مثال:
The immigrant arrived in the country seeking a better life.
معنی(example):
بسیاری از خانوادههای مهاجر به اقتصاد کمک میکنند.
مثال:
Many immigrant families contribute to the economy.
معنی فارسی کلمه immigrant/immigrant
:مهاجر به کسی گفته میشود که به کشوری دیگر برای زندگی یا کار مهاجرت میکند و ممکن است به دلایل اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی این کار را انجام دهد.