معنی فارسی immoralise
C1منظور از غیر اخلاقی کردن کاری است که ارزشهای اخلاقی را تضعیف میکند.
To corrupt or undermine ethical principles or morals.
- VERB
example
معنی(example):
این فیلم میخواهد با موضوعات تاریک خود مخاطب را غیر اخلاقی کند.
مثال:
The movie aims to immoralise the audience with its dark themes.
معنی(example):
برخی منتقدان احساس کردند که کتاب تمایل به غیر اخلاقی کردن ارزشهای سنتی دارد.
مثال:
Some critics felt the book tended to immoralise traditional values.
معنی فارسی کلمه immoralise
:
منظور از غیر اخلاقی کردن کاری است که ارزشهای اخلاقی را تضعیف میکند.