معنی فارسی immutual

B1

روابط یا پیوندهایی که دائمی و غیرقابل تغییر هستند.

A state of being unchanging or constant in a relationship context.

example
معنی(example):

رابطه آنها تغییر ناپذیر بود و بر اساس اعتماد و احترام ساخته شده بود.

مثال:

Their relationship was immutual, built on trust and respect.

معنی(example):

یک پایه قوی، پیوندی تغییر ناپذیر بین آنها ایجاد کرد.

مثال:

A strong foundation created an immutual bond between them.

معنی فارسی کلمه immutual

: معنی immutual به فارسی

روابط یا پیوندهایی که دائمی و غیرقابل تغییر هستند.