معنی فارسی impartment

B1

انتقال یا انتقال چیزی، معمولاً دانش یا مهارت‌ها.

The act of imparting, especially knowledge or skills.

example
معنی(example):

انتقال دانش برای موفقیت حیاتی است.

مثال:

The impart of knowledge is crucial for success.

معنی(example):

انتقال مهارت‌های او به تیم عملکرد آنها را بهبود بخشید.

مثال:

Her impart of skills to the team improved their performance.

معنی فارسی کلمه impartment

: معنی impartment به فارسی

انتقال یا انتقال چیزی، معمولاً دانش یا مهارت‌ها.