معنی فارسی imperceiverant

B1

ناچیزنگر، به کسانی اطلاق می‌شود که قادر به درک یا تشخیص مناسب چیزها نیستند.

Unable or unwilling to perceive; lacking perception.

example
معنی(example):

یک ذهن ناچیزنگر می‌تواند بسیاری از فرصت‌ها را از دست بدهد.

مثال:

An imperceiverant mind can miss out on many opportunities.

معنی(example):

ناچیزنگری می‌تواند منجر به سوءتفاهم‌ها در ارتباطات شود.

مثال:

Being imperceiverant can lead to misunderstandings in communication.

معنی فارسی کلمه imperceiverant

: معنی imperceiverant به فارسی

ناچیزنگر، به کسانی اطلاق می‌شود که قادر به درک یا تشخیص مناسب چیزها نیستند.