معنی فارسی imperfectability
C1عدم توانایی برای رسیدن به یک حالت کامل، اشاره به نقصهای ذاتی انسان.
The quality of being incapable of perfection; the inherent flaws in something.
- NOUN
example
معنی(example):
مفهوم ناپذیری به این معنی است که کمال غیرقابل دستیابی است.
مثال:
The concept of imperfectability suggests that perfection is unattainable.
معنی(example):
فیلسوفان اغلب ناپذیری را در ارتباط با طبیعت انسانی بحث میکنند.
مثال:
Philosophers often discuss imperfectability in relation to human nature.
معنی فارسی کلمه imperfectability
:
عدم توانایی برای رسیدن به یک حالت کامل، اشاره به نقصهای ذاتی انسان.