معنی فارسی imperilments

B1

چند حالت یا وضعیت‌هایی که در آن‌ها چیزی در معرض خطر قرار می‌گیرد.

Multiple conditions or states in which something is at risk or in danger.

example
معنی(example):

خطرات محیط زیست هر روز در حال افزایش است.

مثال:

The imperilments of the environment are increasing every day.

معنی(example):

دانشمندان به بررسی خطراتی که حیات دریایی با آن‌ها مواجه است می‌پردازند.

مثال:

Scientists study the imperilments faced by marine life.

معنی فارسی کلمه imperilments

: معنی imperilments به فارسی

چند حالت یا وضعیت‌هایی که در آن‌ها چیزی در معرض خطر قرار می‌گیرد.