معنی فارسی imperviableness

B1

ناپذیری، حالتی که در آن ماده یا سطح نمی‌تواند مواد مایع را جذب کند.

The quality of being impervious; inability to allow the passage of fluids.

example
معنی(example):

ناپذیری برخی از سنگ‌ها آنها را برای ساخت و ساز مفید می‌سازد.

مثال:

The imperviableness of certain rocks makes them useful for construction.

معنی(example):

مهندس به ناپذیری پوشش‌های لوله‌ها اشاره کرد.

مثال:

The engineer noted the imperviableness of the coatings on the pipes.

معنی فارسی کلمه imperviableness

: معنی imperviableness به فارسی

ناپذیری، حالتی که در آن ماده یا سطح نمی‌تواند مواد مایع را جذب کند.