معنی فارسی impervial
B2ناپذیر به معنای عدم نفوذپذیری به آب یا مایعات.
Impenetrable; unable to be penetrated or affected.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت ناپذیر سطح محققان را شگفتزده کرد.
مثال:
The impervial nature of the surface surprised the researchers.
معنی(example):
آنها یک پوشش ناپذیر برای محصول جدید توسعه دادند.
مثال:
They developed an impervial coating for the new product.
معنی فارسی کلمه impervial
:
ناپذیر به معنای عدم نفوذپذیری به آب یا مایعات.