معنی فارسی impish

B2 /ˈɪmpɪʃ/

رفتار شیطنت‌آمیز یا بازیگوش که خطر خاصی ندارد.

Having a playful or mischievous quality.

adjective
معنی(adjective):

Mischievous; of or befitting an imp.

example
معنی(example):

پسر شیطنت‌آمیز حقه‌هایی بازی کرد.

مثال:

The impish boy played tricks.

معنی(example):

لبخند شیطنت‌آمیز او همه را خنداند.

مثال:

His impish smile made everyone laugh.

معنی فارسی کلمه impish

: معنی impish به فارسی

رفتار شیطنت‌آمیز یا بازیگوش که خطر خاصی ندارد.