معنی فارسی impliability
B1قابلیت استنتاج یا نتیجهگیری از چیزی.
The quality of being able to be inferred or deduced.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت استنتاج قوانین به این معناست که در بیشتر شرایط اعمال میشوند.
مثال:
The impliability of the rules means they apply in most situations.
معنی(example):
قابلیت استنتاج به میزانی اشاره دارد که چیزی میتواند استنباط شود.
مثال:
Impliability refers to the extent to which something can be inferred.
معنی فارسی کلمه impliability
:
قابلیت استنتاج یا نتیجهگیری از چیزی.