معنی فارسی implume

B1

پرهای بدون پر یا همچنان در حال رشد در پرندگان به حساب می‌آید.

Feathers that are still growing or not fully developed.

example
معنی(example):

پرنده به دقت پرهای بدون پر خود را بالا می‌برد.

مثال:

The bird was carefully raising its implume feathers.

معنی(example):

جوجه جوان دارای پرهای بدون پر قابل مشاهده است که نشانه جوانی آن است.

مثال:

The young chick has visible implume, signifying its youth.

معنی فارسی کلمه implume

: معنی implume به فارسی

پرهای بدون پر یا همچنان در حال رشد در پرندگان به حساب می‌آید.