معنی فارسی importunateness
B1اصرار و درخواستهای مکرر و مزاحم که ممکن است باعث ناراحتی یا اذیت دیگران شود.
The quality of being intrusive or overly demanding in requests.
- NOUN
example
معنی(example):
اصرار او باعث شد که او نتواند روی کارش تمرکز کند.
مثال:
His importunateness made it hard for her to focus on her work.
معنی(example):
اصرار درخواستها به حد غیرقابل تحملی رسید.
مثال:
The importunateness of the requests grew unbearable.
معنی فارسی کلمه importunateness
:
اصرار و درخواستهای مکرر و مزاحم که ممکن است باعث ناراحتی یا اذیت دیگران شود.