معنی فارسی impowering

B1

عمل توانمندسازی، به افراد قدرت و اختیار دادن.

The act of giving someone the authority or power; enabling them to take control.

example
معنی(example):

آنها به توانمندسازی جوانان از طریق آموزش اعتقاد دارند.

مثال:

They believe in empowering youth through education.

معنی(example):

توانمند ساختن افراد برای رشد جامعه ضروری است.

مثال:

Empowering individuals is essential for community growth.

معنی فارسی کلمه impowering

: معنی impowering به فارسی

عمل توانمندسازی، به افراد قدرت و اختیار دادن.