معنی فارسی impreparation
B1عدم آمادگی، به معنای عدم برنامهریزی یا آمادهسازی کافی پیش از یک رویداد یا وضعیت.
The condition of being unprepared; lack of preparation for a task or event.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم آمادگی میتواند منجر به شکست در رسیدن به ضربالاجلها شود.
مثال:
Impreparation can result in failure to meet deadlines.
معنی(example):
او به خاطر عدم آمادگی برای رویداد با عواقب روبرو شد.
مثال:
He faced consequences due to his impreparation for the event.
معنی فارسی کلمه impreparation
:
عدم آمادگی، به معنای عدم برنامهریزی یا آمادهسازی کافی پیش از یک رویداد یا وضعیت.