معنی فارسی improducible
B1غیرقابل تولید به معنای عدم امکان تولید یک محصول یا مفهوم در عمل است.
Not able to be produced or created.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این محصول در مقادیر زیاد غیرقابل تولید است.
مثال:
This product is improducible in large quantities.
معنی(example):
مفهوم توسط مهندسین غیرقابل تولید شناخته شد.
مثال:
The concept was deemed improducible by the engineers.
معنی فارسی کلمه improducible
:
غیرقابل تولید به معنای عدم امکان تولید یک محصول یا مفهوم در عمل است.