معنی فارسی in commission

B1

عبارتی برای توصیف چیزی که به طور فعال در حال کار یا خدمت است.

Refers to something that is currently in operation or functioning.

example
معنی(example):

کشتی در حال حاضر در خدمت است.

مثال:

The ship is currently in commission.

معنی(example):

محصول هنوز در خدمت است و برای فروش موجود است.

مثال:

The product is still in commission and available for sale.

معنی فارسی کلمه in commission

: معنی in commission به فارسی

عبارتی برای توصیف چیزی که به طور فعال در حال کار یا خدمت است.