معنی فارسی in fashion

B2

مد، به معنای شیوه‌ای در لباس یا رفتار که در یک دوره خاص محبوب است.

The current trend or style that is popular.

adjective
معنی(adjective):

Fashionable, in style.

مثال:

Disco went out of style in the 1980s, but is now in fashion again.

example
معنی(example):

آن سبک هم‌اکنون مد است.

مثال:

That style is in fashion right now.

معنی(example):

الگوهای گلدار در این فصل مد هستند.

مثال:

Floral patterns are in fashion this season.

معنی فارسی کلمه in fashion

: معنی in fashion به فارسی

مد، به معنای شیوه‌ای در لباس یا رفتار که در یک دوره خاص محبوب است.