معنی فارسی in harness

B2

در یوق، استفاده از تجهیزات برای کنترل یا هدایت یک حیوان یا برای همکاری با دیگران.

In the context of being connected or working together with equipment or others.

example
معنی(example):

اسب در یوق است.

مثال:

The horse is in harness.

معنی(example):

او در همکاری با تیمش کار می‌کند.

مثال:

She is working in harness with her team.

معنی فارسی کلمه in harness

: معنی in harness به فارسی

در یوق، استفاده از تجهیزات برای کنترل یا هدایت یک حیوان یا برای همکاری با دیگران.