معنی فارسی in hell

B2

جایی بسیار دردناک یا دشوار، به طور مجازی به کار برده می‌شود.

A metaphorical expression indicating a place or state of extreme suffering or torment.

example
معنی(example):

او بعد از تصادف احساس کرد در جهنم است.

مثال:

He felt like he was in hell after the accident.

معنی(example):

محیط کار آنقدر بد بود که مثل این بود که در جهنم هستم.

مثال:

The work environment was so bad, it was like being in hell.

معنی فارسی کلمه in hell

: معنی in hell به فارسی

جایی بسیار دردناک یا دشوار، به طور مجازی به کار برده می‌شود.