معنی فارسی in mass
B1به حالت جمعی یا در تعداد زیاد، معمولاً در مورد جمعیت.
In a large quantity or involving a large number of people.
- OTHER
example
معنی(example):
ما برای جشن در جمع جمع شدیم.
مثال:
We gathered in mass for the celebration.
معنی(example):
مردم به طور جمعی برای حمایت از اعتراض آمدند.
مثال:
People came in mass to support the protest.
معنی فارسی کلمه in mass
:
به حالت جمعی یا در تعداد زیاد، معمولاً در مورد جمعیت.