معنی فارسی in pig

B1

به معنای داشتن یا وجود داشتن در زمینه‌ای که مرتبط با خوک‌ها است.

Relating to pigs or swine; can indicate pregnancy in sows.

example
معنی(example):

کشاورز یک خوک در آغل دارد.

مثال:

The farmer has a pig in the pen.

معنی(example):

در نمایشگاه یک مسابقه خوک در حال برگزاری است.

مثال:

There is an in pig competition in the fair.

معنی فارسی کلمه in pig

: معنی in pig به فارسی

به معنای داشتن یا وجود داشتن در زمینه‌ای که مرتبط با خوک‌ها است.