معنی فارسی in relief

B1

احساس آسودگی و راحتی پس از برطرف شدن یک نگرانی یا مشکل.

A feeling of reassurance or comfort after a stressful situation.

example
معنی(example):

او پس از شنیدن خبر، با آسودگی نفس راحتی کشید.

مثال:

He sighed in relief after hearing the news.

معنی(example):

او با لبخند آسوده‌ای که خانواده‌اش را دید، نفس راحتی کشید.

مثال:

In relief, she smiled when she saw her family.

معنی فارسی کلمه in relief

: معنی in relief به فارسی

احساس آسودگی و راحتی پس از برطرف شدن یک نگرانی یا مشکل.