معنی فارسی in reserve

B1

به معنای نگهداری از چیزی برای استفاده در آینده.

To keep something unused to be utilized in the future.

example
معنی(example):

من مقداری پول در احتیاط برای مواقع اضطراری دارم.

مثال:

I have some money in reserve for emergencies.

معنی(example):

منابع برای نیازهای آینده در احتیاط نگهداری می‌شوند.

مثال:

Resources are held in reserve for future needs.

معنی فارسی کلمه in reserve

: معنی in reserve به فارسی

به معنای نگهداری از چیزی برای استفاده در آینده.