معنی فارسی in small doses
B1به معنی مصرف یا تجربه چیزی به مقدار کم و نه زیاد است.
To consume something in limited amounts.
- IDIOM
example
معنی(example):
شما میتوانید از شکلات در دوزهای کوچک لذت ببرید.
مثال:
You can enjoy chocolate in small doses.
معنی(example):
این دارو باید در دوزهای کوچک مصرف شود.
مثال:
This medicine should be taken in small doses.
معنی فارسی کلمه in small doses
:
به معنی مصرف یا تجربه چیزی به مقدار کم و نه زیاد است.