معنی فارسی in the long term

B2

در درازمدت، در یک بازه زمانی طولانی.

Over an extended period of time; looking at the future.

example
معنی(example):

در درازمدت، این سرمایه‌گذاری سود خواهد داد.

مثال:

In the long term, this investment will pay off.

معنی(example):

در درازمدت، هدف ما پایداری است.

مثال:

In the long term, we aim for sustainability.

معنی فارسی کلمه in the long term

: معنی in the long term به فارسی

در درازمدت، در یک بازه زمانی طولانی.