معنی فارسی in the loop
B2در جریان بودن، مطلع بودن از اخبار یا اطلاعات بروز.
Being kept informed about something.
- IDIOM
example
معنی(example):
لطفاً من را در جریان پروژه قرار بدهید.
مثال:
Please keep me in the loop about the project.
معنی(example):
او دوست دارد درباره همه تصمیمات در جریان باشد.
مثال:
She likes to be in the loop on all the decisions.
معنی فارسی کلمه in the loop
:
در جریان بودن، مطلع بودن از اخبار یا اطلاعات بروز.