معنی فارسی in the making
B1فرآیند ایجاد یا توسعه چیزی که هنوز کامل نشده است.
The process of being formed or created.
- IDIOM
example
معنی(example):
این پروژه در حال ساخت است.
مثال:
This project is a work in the making.
معنی(example):
فیلم جدید هنوز در حال ساخت است.
مثال:
The new movie is still in the making.
معنی فارسی کلمه in the making
:
فرآیند ایجاد یا توسعه چیزی که هنوز کامل نشده است.