معنی فارسی inabordable
B1غیرقابل قبول یا فراتر از توان مالی؛ در زمینههایی مانند قیمت، هزینه و ... استفاده میشود.
Unaffordable; beyond one's financial means.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هزینههای پروژه برای شرکت غیرقابل قبول است.
مثال:
The costs of the project are inabordable for the company.
معنی(example):
او هزینههای غیرقابل قبول بلیطهای کنسرت را بالا یافت.
مثال:
She found the inabordable fees of the concert tickets high.
معنی فارسی کلمه inabordable
:
غیرقابل قبول یا فراتر از توان مالی؛ در زمینههایی مانند قیمت، هزینه و ... استفاده میشود.