معنی فارسی inbits
B1به معنای قسمتی و تکهای از چیزی است.
In portions or segments rather than all at once.
- OTHER
example
معنی(example):
او به صورت تکه تکه صحبت کرد و افکارش را کنار هم گذاشت.
مثال:
She spoke in bits, piecing together her thoughts.
معنی(example):
اطلاع رسانی به صورت تکهای انجام شد تا فهم آن آسانتر باشد.
مثال:
The information was given in bits for easier understanding.
معنی فارسی کلمه inbits
:
به معنای قسمتی و تکهای از چیزی است.