معنی فارسی inbye
B1به معنای ورود به یک فضای داخلی یا نزدیکتر شدن به درون یک محدوده است.
Into a more inward or central position.
- OTHER
example
معنی(example):
او به سمت داخل نگاه کرد تا ببیند چه چیزی پشت سرش است.
مثال:
He looked inbye to see what was behind him.
معنی(example):
سگ وقتی صدای بلندی را شنید به سمت داخل دوید.
مثال:
The dog ran inbye when it heard the noise.
معنی فارسی کلمه inbye
:
به معنای ورود به یک فضای داخلی یا نزدیکتر شدن به درون یک محدوده است.