معنی فارسی inblown
B1به معنای وزیده شده به داخل اشاره دارد.
Blown inwards, usually indicating movement from outside to inside.
- OTHER
example
معنی(example):
برگها توسط وزشهای باد به داخل باز شدند.
مثال:
The leaves were inblown by the gusts of wind.
معنی(example):
تزئینات درونوز شده به اتاق حالت دلپذیری داد.
مثال:
The inblown decorations added a cozy touch to the room.
معنی فارسی کلمه inblown
:
به معنای وزیده شده به داخل اشاره دارد.