معنی فارسی inburnt

B1

به معنای چیزی است که در حالت سوختن داخلی قرار دارد یا در یک فرآیند سوزی درون فرد یا سیستم بوده است.

Referring to something that has been burned internally, often in a technical or industrial context.

example
معنی(example):

مواد سوخته داخلی بر یکپارچگی ساختار تاثیر گذاشت.

مثال:

The inburnt material affected the structure's integrity.

معنی(example):

باقیمانده‌های سوخته داخلی می‌توانند نشان‌دهنده مشکلات در فرآیند باشند.

مثال:

Inburnt residues can indicate problems in the process.

معنی فارسی کلمه inburnt

: معنی inburnt به فارسی

به معنای چیزی است که در حالت سوختن داخلی قرار دارد یا در یک فرآیند سوزی درون فرد یا سیستم بوده است.