معنی فارسی inbrought
B1به معنای چیزی است که به داخل آورده شده باشد، به خصوص در زمینه تحویل کالا یا خدمات.
Something that has been brought in, often referring to goods or resources.
- VERB
example
معنی(example):
او چندین هدیه برای این مناسبت آورد.
مثال:
He inbrought several gifts for the occasion.
معنی(example):
ملزومات آورده شده برای پروژه ضروری بودند.
مثال:
The inbrought supplies were essential for the project.
معنی فارسی کلمه inbrought
:
به معنای چیزی است که به داخل آورده شده باشد، به خصوص در زمینه تحویل کالا یا خدمات.