معنی فارسی inbringer
B2کسی که چیزی جدید یا مثبت را به ارمغان میآورد.
One who brings in something new or beneficial.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان آورنده خبرهای خوب شناخته میشود.
مثال:
He is known as an inbringer of good news.
معنی(example):
آورنده تغییر غالباً با مقاومت مواجه میشود.
مثال:
The inbringer of change is often met with resistance.
معنی فارسی کلمه inbringer
:
کسی که چیزی جدید یا مثبت را به ارمغان میآورد.