معنی فارسی inbring
B1به ارمغان آوردن، وارد کردن چیز جدیدی به یک محیط.
To bring in; to introduce or incorporate something into a system or environment.
- VERB
example
معنی(example):
آنها برنامهریزی میکنند که فناوریهای جدیدی را به ارمغان آورند تا کارایی را بهبود بخشند.
مثال:
They plan to inbring new technologies to improve efficiency.
معنی(example):
این پروژه به دنبال به ارمغان آوردن راهحلهای نوآورانه برای جامعه است.
مثال:
The project aims to inbring innovative solutions for the community.
معنی فارسی کلمه inbring
:
به ارمغان آوردن، وارد کردن چیز جدیدی به یک محیط.