معنی فارسی incidentless
B1بدون حادثه، به حالتی اشاره دارد که در آن هیچ رویدادی یا حادثهای رخ نمیدهد.
Free from incidents or events.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هفته بدون حادثه بود، دقیقاً همانطور که من دوست داشتم.
مثال:
The week was incidentless, just the way I liked it.
معنی(example):
آنها یک سفر بدون حادثه را ترجیح میدادند.
مثال:
They preferred an incidentless journey.
معنی فارسی کلمه incidentless
:بدون حادثه، به حالتی اشاره دارد که در آن هیچ رویدادی یا حادثهای رخ نمیدهد.