معنی فارسی incoexistence
B2عدم همزیستی، وضعیتی است که در آن گروهها یا موجودات مختلف نمیتوانند در کنار هم وجود داشته باشند.
The state of not existing together or not being able to coexist.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم همزیستی آنها فهم را بسیار سخت کرده بود.
مثال:
Their incoexistence made understanding very difficult.
معنی(example):
عدم همزیستی بین دو فرهنگ منجر به درگیری شد.
مثال:
Incoexistence between the two cultures led to conflict.
معنی فارسی کلمه incoexistence
:
عدم همزیستی، وضعیتی است که در آن گروهها یا موجودات مختلف نمیتوانند در کنار هم وجود داشته باشند.