معنی فارسی inconsideration
B1عدم توجه و در نظر نگرفتن احساسات یا نیازهای دیگران.
Lack of consideration for others; thoughtlessness.
- NOUN
example
معنی(example):
بیتوجهی او موجب بروز مشکلات زیادی شد.
مثال:
Her inconsideration caused a lot of problems.
معنی(example):
بیتوجهی به دیگران میتواند عواقب جدی داشته باشد.
مثال:
Inconsideration towards others can have serious consequences.
معنی فارسی کلمه inconsideration
:
عدم توجه و در نظر نگرفتن احساسات یا نیازهای دیگران.