معنی فارسی inconsumptible

B1

تعریف کامل به فارسی: غیرقابل مصرف، به دانشی اشاره دارد که هرگز به طور کامل به کار نرفته یا هدر نمی‌رود.

Not subject to consumption; enduring.

example
معنی(example):

برخی متون باستانی به عنوان غیرقابل مصرف محسوب می‌شوند چون حفظ شده‌اند.

مثال:

Certain ancient texts are considered inconsumptible as they are preserved.

معنی(example):

دانش غیرقابل مصرف برای نسل‌های آینده ارزشمند است.

مثال:

Inconsumptible knowledge is valuable for future generations.

معنی فارسی کلمه inconsumptible

: معنی inconsumptible به فارسی

تعریف کامل به فارسی: غیرقابل مصرف، به دانشی اشاره دارد که هرگز به طور کامل به کار نرفته یا هدر نمی‌رود.