معنی فارسی incontested
B2بدون رقابت، به معنای این که چیزی یا کسی با چالشی مواجه نیست.
Not disputed or challenged.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ملک به عنوان ملک بدون رقابت شناخته شده است.
مثال:
The property is known to be incontested.
معنی(example):
موقعیت او به عنوان رهبر بدون رقابت بود.
مثال:
His position as the leader was incontested.
معنی فارسی کلمه incontested
:
بدون رقابت، به معنای این که چیزی یا کسی با چالشی مواجه نیست.