معنی فارسی incontiguous

C1

غیرمجاور، به معنای فاصله داشتن یا متصل نبودن.

Not contiguous; not joined together.

example
معنی(example):

ایالت‌ها نامتناسب و غیرمجاور هستند.

مثال:

The states are incongruous and incontiguous.

معنی(example):

منطقه‌های غیرمجاور اکوسیستم‌های منحصر به فردی ایجاد می‌کنند.

مثال:

Incontiguous regions create unique ecosystems.

معنی فارسی کلمه incontiguous

: معنی incontiguous به فارسی

غیرمجاور، به معنای فاصله داشتن یا متصل نبودن.