معنی فارسی inconvertibility
B2غیرقابل تبدیل بودن، حالتی است که یک کالا یا ارز نمیتواند به راحتی به دیگری تبدیل شود.
The quality of being unable to be converted or exchanged for something else.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل تبدیل بودن ارز، سفر را برای گردشگران دشوار کرد.
مثال:
The inconvertibility of the currency made it difficult for travelers.
معنی(example):
غیرقابل تبدیل بودن میتواند منجر به انزوای اقتصادی شود.
مثال:
Inconvertibility can lead to economic isolation.
معنی فارسی کلمه inconvertibility
:
غیرقابل تبدیل بودن، حالتی است که یک کالا یا ارز نمیتواند به راحتی به دیگری تبدیل شود.