معنی فارسی incorporality

B2

عدم جسمانیت، اشاره به وجودی غیرمادی دارد که شکل یا بدنی فیزیکی ندارد.

The quality of being incorporeal; not composed of matter.

example
معنی(example):

مفهوم عدم جسمانیت به چیزی اشاره دارد که فرم فیزیکی ندارد.

مثال:

The concept of incorporality refers to something that does not have a physical form.

معنی(example):

در ادبیات، عدم جسمانیت ارواح یک موضوع رایج است.

مثال:

In literature, the incorporality of ghosts is a common theme.

معنی فارسی کلمه incorporality

: معنی incorporality به فارسی

عدم جسمانیت، اشاره به وجودی غیرمادی دارد که شکل یا بدنی فیزیکی ندارد.