معنی فارسی incorporeous
C1عدم جسمانی به ویژگی یا صفتی اشاره دارد که در آن موجود به صورت فیزیکی وجود ندارد.
Having no physical form; incorporeal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک موجود عدم جسمانی نمیتواند دیده یا لمس شود.
مثال:
An incorporeous entity cannot be seen or touched.
معنی(example):
بسیاری از ادیان به موجودات عدم جسمانی مانند فرشتگان اعتقاد دارند.
مثال:
Many religions believe in incorporeous beings like angels.
معنی فارسی کلمه incorporeous
:
عدم جسمانی به ویژگی یا صفتی اشاره دارد که در آن موجود به صورت فیزیکی وجود ندارد.