معنی فارسی incorpse

B1

به معنای پیوستن یا جعل کردن به بخشی از یک مجموعه یا بدن است و به طور خاص، واژه‌ای چندان رایج نیست.

To form part of a body or system.

example
معنی(example):

به معنای قرار گرفتن در بخشی از یک بدن یا گروه است.

مثال:

To incorpse means to become part of a body or group.

معنی(example):

این واژه در زبان مدرن به طور معمول استفاده نمی‌شود.

مثال:

The term incorpse is not commonly used in modern language.

معنی فارسی کلمه incorpse

: معنی incorpse به فارسی

به معنای پیوستن یا جعل کردن به بخشی از یک مجموعه یا بدن است و به طور خاص، واژه‌ای چندان رایج نیست.